-
ویش می لاک
شنبه 12 خرداد 1403 08:47
امروز اولین جلسه ی کاریِ رسمیِ من به عنوان روان شناسه.روان شناسِ کودک.همونطوری که همیشه آرزوش رو داشتم مصاحبه با مادر انجام شده در طی جلسات و حالا نوبتِ خودِ کودکه.کودکِ 12 ساله :) خیلی خدا رو شاکرم بابتِ این فرصت و خیلی هم خوشحالم. البته کمی هم نگرانم و هیجان دارم. یکبار دیگه جلسه ی اول رو مرور میکنم و بعد یک...
-
دیوید دیوید او اس عا
دوشنبه 7 خرداد 1403 01:26
حالا که اخر هفته یه قرار خیلی مهم دارم،باید سمت چپ صورتم چندتا جوش بزنه) ای مرگ بر این پیام اس پدصگ.. چخه چخه
-
عجیب اما واقعی!
دوشنبه 7 خرداد 1403 00:56
انقدر خسته ام که خوابم نمیبره. مِح.
-
رقّت انگیز
جمعه 4 خرداد 1403 23:43
ولی ناموسا می خواید هیز باشید عیبی نداره به درک. ولی جلوی زنتون حداقل به بقیه خانما نگاه نکنین! اه!
-
از دست رفته..
جمعه 4 خرداد 1403 20:01
تقریبا هفته ی پیش همچین موقع هایی بود که اشک میریختم..برای دوستی و رفاقتی که از دست رفته میدیدمش. اما امروز،از اون روز گذشته و من هنوز زنده ام. میدونی؟ هر از گاهی پیش میاد دورانِ بی-دوستی. ولی بعد،آدمی بهتر،آدمی درست تر و آدمی مناسب تر رو ملاقات میکنی و میبینی که از دست دادن ها همچین بد هم نبوده. دروغ نمیگم،راستش...
-
امتیازات
سهشنبه 1 خرداد 1403 15:53
تا اینجایِ کار: قهوه تُرک 1 اسپرسو 0 :دی
-
برس برس
سهشنبه 1 خرداد 1403 10:39
امروز دیر بیدار شدم. 9 بیدار شدم و 1 ساعت از جزوه نوشتنم عقب افتادم :( حالا ولش کن غصه ش رو نمیخورم.امیدوارم برسم امروز مصاحبه-2 و مصاحبه-3 رو بنویسم..
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 22:51
از خواب دارم بیهوش میشم.اما باید بیدار بمونم و وویسِ مصاحبه-2 رو تموم کنم. مهمه.وقتم کمه و کارام زیاد. دیشب دوباره خواب دیدم!خوابای عجیب؛
-
غش
پنجشنبه 27 اردیبهشت 1403 15:53
از خواب دارم غش میکنم ولی تا 8 شاگرد زبان دارم و 8 هم یه مراجع دارم که آنلاینه. خدیا..توان بده لطفا. موتوشکرم
-
این روزها
شنبه 22 اردیبهشت 1403 23:09
حالا ادم هایی که همیشه حضورشون رو لازم داشتن،احاطه م کردن. ادم هایی اهلِ کتاب،فلسفه،موسیقی های ناب،پادکست و طبیعت. ادم هایی که تشنه ی یادگیری هستن. البته حداقل فاصله ی سنی که داریم ۱۰ ساله.یعنی من ۱۰ سال ازشون کوچیکترم.ولی به قولِ سانی،من باید با همین ادما بپرم؛چون خودمم توی همین سن و سالم :دی خلاصه که همینا. خوشحالم...
-
بی سر و ته
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 16:39
همچنان که نشستم و دارم از پدیکورِ پام لذت میبرم،دارم فکر میکنم که محیط ارایشگاه ها و سالن ها چقدر عجیب و غریبه! چقدر من از ادمای اینجا دورم!چجوری یه مدت تو فکرم بود که برم کار ناخن یاد بگیرم؟دیوانه بودما!!! هنوز کوله م رو جمع نکردم..امشبم به طرز خیلی جو گیرانه ای قبول کردم که جای همکارم برم سر کلاسش..و این در حالیه که...
-
نمیشه که
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 08:31
نمیشه که تو هر حرفی دلت خواست رو بزنی بعد بگی من هیچی توی دلم نیست! . نمیشه که تو حرفی که نباید رو بزنی و بعد آخرش بگی جسارت نباشه! . آدما هم خودشونو مسخره کردنا. والا.
-
عنوان ندارد
یکشنبه 9 اردیبهشت 1403 22:02
اکانتِ هد اسپیس رو برای سه ماه اینده دارم و خوشحالم.خیلی خوشحال. کمرم به طرز عجیبی درد میکنه و احساس میکنم که قراره پریود بشم. همیشه دمِ سفر رفتن این موضوع اتفاق میفته؛البته هورمون هام کمی بهم ریخته.باید برم دکتر که هنوز نرفتم. دلم آرومه. همین برام از همه ی دنیا بَسه. خوابم میاد و دارم بیهوش میشم. رحم خانوم؛ رحم جونِ...
-
تنبل
سهشنبه 28 فروردین 1403 15:37
از شاگردایی که دیر میان سرکلاس خیلی خوشم میاد :دی
-
مرض
چهارشنبه 22 فروردین 1403 01:01
امشب در غمگین ترین حالتِ ممکنم. یکم هم نگرانم. اصلا کوفت.
-
آفرین
دوشنبه 20 فروردین 1403 21:03
دوست ندارم اگه یه سری دانش آموز میگن من تیچرشون بشم، رفتار یه همکار با من عوض شه. همونطور که وقتی دانش اموزای دیگه میگن یکی دیگه تیچرشون باشه من تغییری نمی کنم.
-
روز مزخرف
یکشنبه 19 فروردین 1403 23:28
امروز هم بی حوصله بودم،هم غمگین. اموزشگاه هم خبری نبود. هنوزم خیلی ناراحتم.نمیدونم از چی. فردا خانوم گردالی رو میبینم و کلی خوشمیگذره. ایشالا که فردا روز خوبی باشه. شُکر و الهی شکر. شب بخیر.
-
:)
جمعه 17 فروردین 1403 21:14
امروز خیلی خوش گذشت. شکر و الهی شکر.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 فروردین 1403 22:22
رحمِ عزیز و قشنگم، تو که انقدر خوبی،انقدر خانومی،انقدر عسّلی… بیا و یه کاری کن تا بعد از سفر پریود بشیم؛مثلا سیزده به در… باشه؟ قلبونت بشم
-
کوفت
پنجشنبه 2 فروردین 1403 13:24
تا حد زیادی بی حوصله ام و کمی هم ناراحتم. تا حد خیلی زیادی هم بی تفاوتم! این بی تفاوتی منو میترسونه.تا حالا اینطوری بی تفاوت نبودم تصمیم دارم تا آخرِ امروز،دیگه نرم توی اینستا و به جاش کتاب میخونم و درس. کلاسام با چینیا افتضاح پیش میره و ازشون بدم میاد. سر در گمم و نمیدونم چه غلطی دارم با زندگیم میکنم. شب هم پری اینا...
-
علاقه به کار
پنجشنبه 2 فروردین 1403 13:19
وقتی به پایان تعطیلات فکر می کنم یه عالمه غصه میاد تو دلم. دلم نمیخواد برم سر کار. همیشه از سر کار رفتن بدم میاد. دلیلش ساعت و میزان حقوق می تونه باشه تاااا ... تا خودم. وقتی به عکسایی که با دانش اموزا نگاه میکنم..البته فقط بعضیاش..حالم بد میشه. خیلی شبیه تیچرا شدم. دیگه جدی جدی تیچر شدم. اه اه.
-
کاربرد مهمه
دوشنبه 28 اسفند 1402 00:08
امشب برای خودم چندتا لباس خریدم اما کفش نخریدم.یه عالمه از راه رو رفتیم و رسیدیم به همون مغازه ی مورد نظرم،اما پشیمون شدم.چون یادم اومد باید دنبالِ «کاربرد» باشم! خیلی فکر کردم و جا کفشی خونه رو با خودم مرور کردم و دیدم واقعا کاربرد این کفشِ جدید چیه برام؟وقتی دیدم جوابم «هیچی»ئه،پشیمون شدم و به مامان اینا گفتم...
-
تشکرمندم
شنبه 26 اسفند 1402 16:53
خیلی جالبه! دیگه دلم نمیخواد از ایران برم.میخوام بمونم همینجا.من مالِ همین خاکم؛دلم میخواد همینجا بمونم.دلم نمیخواد دور بشم ازش. خیلی هم خوشحالم که داره عید میشه..دل توی دلم نیست که هفت سین بچینیم. من هنوزم دارم کادوی تولد میگیرم؛امروز دوتا کادوی دیگه گرفتم.یاهاها. من خیلی شاکر و راضی ام.خدایا شکرت بابت همه چیز.
-
مبارک مبارک
سهشنبه 22 اسفند 1402 12:20
امسال اولین سالیه که دارم ثانیه ها رو میبلعم.لمسشون میکنم و هر ثانیه رو زندگی میکنم.چون امسال من برنده شدم.برنده ی بازیِ زندگیِ خودم.امسال یاد گرفتم آهستگی چیه و چطوریه؟امسال تمرین کردم که آهسته باشم. همیشه توی زندگیم شنیدم که میگفتن«تو چقدر عجولی!» ولی تهه دلم میدونستم که عجول نیستم؛یه چیزی در من بود که درست نبود.من...
-
شُکر
شنبه 19 اسفند 1402 00:24
عیشَم مدام است از لعلِ دلخواه کارم به کار است الحمدُللّه «حافظ» ….. هرچی بیشترچرخ میزنم،بیشتر آروم میشم.اینطوری که دلم میخواد مدام چرخ بزنم.. کامم رو از دنیا گرفتم امسال. ۴ روز دیگه تولدمه.اما تولدِ من،امسال ۴ اسفند بود. ۴ اسفند که چرخیدم و به پهنای صورت،ناخودآگاه اشک میریختم..۴ اسفند که چرخیدم و استادم گفت «مبارکت...
-
نمیخوام غر بزنم
سهشنبه 15 اسفند 1402 19:35
اشتباه کردم وایکینزِ عزیزم رو از روی لپ تاپ پاک کردم و آنلاین هروقت میخوام میبینمش..حالا دلم میخواد ببینم ولی دی جی موویز بالا نمیاد که. آخه بگو زن! این جایی که هیچی ثبات نداره،چرا این چیزایی که دوست داری رو پاک میکنی :( جلسه ی اول یوگا رو داشتم امروز.حالم خیلی خوبه و آخرش استادم گفت به حال خودتون از 1 تا 10 نمره...
-
دوز دارم
شنبه 12 اسفند 1402 15:50
از آدم های هدفمند،دارایِ ایده های ذهنیِ خودشون و با پشتکار خیلی خوشم میایه. بله دیگه.
-
جمعه جون
جمعه 11 اسفند 1402 21:53
خب میدونین که جمعه ها روز موردعلاقه ی منه دیگه؟ نمیدونم آدما چرا از جمعه ها خوششون نمیاد واقعا :/ ببین الان ساعت 9:50 شبه و هنوزم وقت دارم :) این اتفاق فقط جمعه ها میفته. در کل جمعه ی خوبی بود.استادم امروز بهم گفت خیلی عالی داری پیش میاد؛یکم مکث کرد و بعدش گفت خیلی هم باهوشی! خیلی خوشحال شدم ^^ پری بعد از کلاس اومد...
-
تو میتونی
پنجشنبه 10 اسفند 1402 18:44
خب من چند وقت پیشا فهمیدم که اون قدر هم قوی نیستم که وقتی چیزی پیش میاد از جانب اطرافیان محترم، بتونم به کارای مهمم مثل درس خوندنم بپردازم. فقط تونستم عصبی تر نشم. یعنی ناراحتیم رو تا یه حدی حفظ کردم که بیشتر نشه. اما اصلا توان انجام کارای مهم رو نداشتم. که این ضعف بزرگی به حساب میاد و باید روش کار کنم. چون به همین...
-
ضد آفتاب
پنجشنبه 10 اسفند 1402 15:40
یه عالمه چیز میز امروز به دانش آموزام یاد دادم. دنبال یه سری لیسنینگای کوتاهم در حد گزارش فوتبال ولی خیلی کوتاه. نمی دونم از کجا پیدا کنم :دی الان دارم سنتور تمرین میکنم و میخوام تا خاله م بیاد براش نسکافه درست کنم تو لیوانای خوشگل بخوره بهش خوش بگذره. ایا می دانستید نور آفتاب از پشت پرده هم ضرر داره؟ پس خواهرم کرم ضد...