به این نتیجه رسیدم که تقریبا واسه هیچی نباید حرص بخورم و خودم رو ناراحت کنم!
چند وقتیه که دارم تمرینش میکنم و موفق هم شدم..
یکی از راهاش رو هم میگم به شما.بعد از این که احساس کردید یه موقعیتی یا یه ادمی یا اصن هرچی،ناراحتتون کرده،یکی از اهنگایی که خواننده ی مورد علاقتون میخونه رو پلی کنین و کیف کنین.
مثلا من همیشه هایده جونم رو پلی میکنم.بعدم میگم تا وقتی میتونم این صدا و شعر و ترانه ی قشنگ و بی نظیر رو بشنوم،چرا الکی غصه بخورم؟
شل کن بابا..
فعلا برم کلاس.از صبح دارم میدوم.
فعلا.
بوس.
گربه ها جالبن! من مطمئنم اونا چیزایی رو میبینن که هیچ موجود دیگه ای نمیتونه ببینه!
اونا خیلی باهوشن.خوب بلدن چیکار کنن..خیلی هم دنیا به کتفشونه!
گربه ها فیلسوفن..فیلسوف های واقعی!
امشب یه دیالوگ شنیدم توی یه فیلمی؛پسره به دختره گفت "به مرور زمان میفهمی که هیچ کاری نیست که بخاطر تو انجامش ندم.."
و زیبا بود.چون واقعا داره تلاشش رو میکنه..
گاهی دوست داشتم زندگی هم یه فیلم باشه.
حوصله ندارم فردا برم ولی باید برم.
شب بخیر.
واااای رنگی رنگی برگشته!
چقدر خوشحاااالم
آدرسش رو میذارم گوشه ی وبلاگ..
راستی از این به بعد دستتون رو با شامپو بچه ی گلرنگ بشورید.همون خرسیه که خوش بوئه. بعدش هی دستتون رو بو میکنید و هی لطیف میشید. والا
یه کتابی هست که تازه پیداش کردم! الانم گذاشتم تا دانلود بشه. این بار میخوام از پی دی اف استفاده کنم. اسمش هست English Collocations in use که به نظرم عالیه.یعنی با خوندن این کتاب،موقع حرف زدن و یا نوشتن،یهو می بینید که چقدر دایره ی لغاتتون گسترده شده و چقدر متنوع تر میتونین صحبت کنین
توی گوگل همین اسمو سرچ کنین پیدا میشه.البته اولش بزنید "دانلود"
خلاصه که همین.
هروقت حالم بد باشه،هایده گوش میدم.
من هایده رو خیلی دوسش دارم.به نظرم اونایی که هایده دوست ندارن خیلی بد سلیقه ن.اصلا مگه میشه کسی هایده رو دوست نداشته باشه؟
انقدر دوسش دارم که وقتی نگاش میکنم دلم لِه میشه. آخه چرا انقدر خوبه؟؟؟؟ اگه زنده بود،محال بود نرم کنسرتش. از این که میکروفون رو راحت تو دستش میگیره و راحت میخونه خوشم میاد. انگار نمیدونه چه کار بزرگی میکنه! هیچکس رو هم تحویل نمیگیره.تو حالِ خودشه
الانم آهنگاش رو پلی کردم و حالم بهتره.
اصلا تا وقتی میشه هایده گوش داد آدم چرا باید غصه بخوره؟
آفرین.