Woo-Hoo

مینویسم..حتی وقتی که نوشتن هم بلد نبودم،مینوشتم.. اینجا دفترچه خاطرات منه ^_^

Woo-Hoo

مینویسم..حتی وقتی که نوشتن هم بلد نبودم،مینوشتم.. اینجا دفترچه خاطرات منه ^_^

ای بابا

من از اینکه آدما تو خیابون آشغال بریزن متنفرم. یعنی واقعا ناراحت می شم. برا همین تصمیم گرفته بودم که از این به بعد اگه دیدم کسی آشغال ریخت، اول به قیافه ش نگاه کنم و اگه بهش نمیومد که اهل دعوا باشه بهش بگم که آشغالو برداره :))  امروز با مامان و خاله م بیرون بودم که دیدم یه پسره (شاید دو سه سالی از من کوچیکتر) پوست پفک رو انداخت زمین، با اینکه سطل آشغال یه کم اونورتر بود و نشست تو ماشینش و اماده شد که بره. منم رفتم جلوش و با انگشت سبابه، به پوست پفک اشاره کردم و گفتم می شه برش داری؟ اون پسره هم یه جورایی جا خورده بود گفت چشم و بعد اونقد خم شد که سرش حتی خورد به فرمون ماشین. در رو باز کرد خم شد پوست پفک رو برداشت و انداخت تو سطل آشغال.

بعدش فکر می کنین حالم خوب شد؟ عذاب وجدان گرفتم! دلم براش سوخت :|

در نتیجه

دلم میخواد برگردم بلاگفا!

خب بلاگفا و بلاگ اسکای خیلی تفاوت دارن!

مثلا اینجا خیالت راحته که نوشته هات قرار نیست بپره،در صورتی که بلاگفا خیلی سابقه ی بدی در این زمینه داره.

اینجا آقایون بیشتر از خانوما حضور دارن.

توی بلاگفا راحت تر میشه وبلاگ های مختلف رو خوند(انگاری!) و راحت تر آدم دوست پیدا میکنه.

ولی نه!

همین جا میمونم.اینجا مینیمال و ساده و بی غل و غشه.

اصن ولش کن.

واقعی!

خیلی خوابم میاد

اونقد که حال ندارم بخوابم

خیلی زیاد

مدل!

همه چیز به مدلِ آدما برمیگرده..

مدلِ من خیلی فرق میکنه.

میدونی چی میگم؟

اره دیگه همین خلاصه.

تولدم مبارک

خب تصمیم گرفتم امروز خوشحال باشم.

با فکر به این که زمستون داره از راه میرسه و زمستون سه تا اتفاق خیلی خوب داره که باعث میشه یکی از قشنگ ترین فصل های سال باشه.بله من زمستون رو از همه ی موقع ها بیشتر دوست دارم.

بله بهرحال؛باورتون میشه وقتی که دی ماه بشه،بعدش میشه بهمن و بعدش اسفند و تولدِ من؟تولدِ جیگر طلای خودممیخوام امسال به خودم کادو بدم.یا سفر یا مداد رنگی.وای مداد رنگی(این گریه از خوشحالی ست) اون روز که داشتم نقاشیم رو رنگ میکردم،دیدم مداد رنگیام همشون ناقص و بسیار مزخرف هستن.باعث میشه نقاشیام همشون یه رنگ بشن خب!نمیتونم خلاقیت زیادی به خرج بدم.حالا درسته هنوز نقاشی رو اونطوری که دلم میخواد یاد نگرفتم،ولی رنگ آمیزی رو که خوب بلدم. والا

آره دیگه امروز به تولدم فکر میکنم و خوشحالم.

شاید اگه نقاشیم رو کامل رنگ کردم،عکسشو بذارم اینجا.گفتم شاید!مطمئن نیستم.

خدافظ.