Woo-Hoo

مینویسم..حتی وقتی که نوشتن هم بلد نبودم،مینوشتم.. اینجا دفترچه خاطرات منه ^_^

Woo-Hoo

مینویسم..حتی وقتی که نوشتن هم بلد نبودم،مینوشتم.. اینجا دفترچه خاطرات منه ^_^

شاهنومه

از بس توی شاهنامه درمورد مُشک و عَنبَر حرف میزنن که دلم میخواد مشک و عنبر رو قورت بدم :)))

..

خب تا اینجا،سوگِ سیاوش،از داستان رستم و سهراب هم حتی غم انگیز تر بود..خیلی اشک ریختم براش.سیاوش خیلی آدم خوبی بوده.خیلی خیلی آدم گناهی و خوبی بوده.نه توی وطن خودش مِهری رو دید و نه وقتی به افراسیاب اعتماد کرد..توی زندگیش یا بهش تهمت زدن یا با بی مهری و بدی باهاش برخورد کردن.همیشه هم عاشق و دلتنگِ ایران بوده :(((((

افراسیاب بسیار پیمان شکن و کیکاووس بسیار بی خرد و بی تدبیر بوده! ایش..چندشا.

حالا فعلا رسیدیم به جایی که کیخسرو،پسر سیاوش به دنیا میاد.

نظرات 2 + ارسال نظر
APA چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 ساعت 14:14

باورم نمیشه گلی
هنوزم کسی هست که شاهنامه یخونه??واسه همین چیزاته خیلی خوشم میاد ازت

عااا..لطف توعه.مچکرم

فاطمه میم چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 ساعت 09:16 http://www.fatememim.blogfa.com

چقد لاوی تووو
که شاهنامه می‌خونی از کتاب میخونیش یا چی؟؟

از رو کتاب میخونم.شعرش رو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد