اقای فردوسی!
امیدوارم یه روزی ببینمت و محکم بغلت کنم و لپت رو حتما ماچ کنم که انقدر ذهن جالبی داشتی..نفس ادم در سینه ش حبس میشه وقتی جنگ ها رو شرح دادی.
…
پ.ن: احساس میکنم عاشق فردوسی شدم! البته بعد از جلال الدین جون. بعله پس چی!
گود نایت چون دارم بیهوش میشم.
خانوم گلی شما به جای اینکه آقای فردوسی را در آغوش بفشاری یه لطفی بکن و پارسی را پاس بدارید کمی بیشتر