خب اونجایی که سپاه تورانیان،به خون خواهیِ سَلم و تور و به فرماندهیِ افراسیاب به ایران حمله میکنه و قباد،پسر کاوه ی آهنگر رو میکشه و نوذر پسر منوچهر شاه،یاد حرفای پدرش موقع مرگ میفته و نا امید میشه و این وسط سام هم میمیره و زال.درگیر غم و اندوهِ از دست دادن پدرش میشه و در نهایت،سپاه ایران،در مقابل سپاه تورانیان شکست میخوره،گریه کردم. نمیدونم چرا..دلم گرفت خب :((((
این خیلی دردناکه...
یاد شعر آرش افتادم
که چطور ایرانیان را تحقیر کردند
بله واقعا :(((