Woo-Hoo

مینویسم..حتی وقتی که نوشتن هم بلد نبودم،مینوشتم.. اینجا دفترچه خاطرات منه ^_^

Woo-Hoo

مینویسم..حتی وقتی که نوشتن هم بلد نبودم،مینوشتم.. اینجا دفترچه خاطرات منه ^_^

توجه

پشت تلفن،وقتی ازش پرسیدم حالت چطوره؟گفت عااالی..غرقِ حال خوب.تو چطوزی عزیزم؟ گفتم خوبم عزیزم شکر..تو چطوری؟

یکم مکث کرد و گفت گلِ من،چی ذهنت رو آشفته کرده؟چرا ذهنت درگیره؟

ببین..

هیچی دیگه :))))))) همین که از تکرارِ مسخره ی یه جمله،متوجه شد که من یه چیزیمه،یعنی من خیلی خوشبختم که دارمش.

خدا جونم..

شکر شکر و الهی شکر.

خوب بمونیم با هم الهی.

آمین.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد