یک سری احساس هایی در من از بین رفته یا شایدم هنوز از بین نرفته ولی داره کمرنگ میشه.دوتا احساس هستن!دوتا احساسی که همیشه در خودم حسشون میکردم و آرزوم بودن.حالا اما نمیتونم بهشون فکر کنم.اصلا نمیتونم. یک جایی در ضمیر ناخودآگاهم پر از تلاطم شده و در جدالم با خودم. نمیدونم.بهتره که همینطوری بهش بی توجه بمونم فعلا.
+یه چیزی نوشته بودم پاکش کردم.چون مهم نبود.