یک چیز هایی هست که باید ازشون بنویسم چون مغزم سنگین شده..یادم باشه فردا درمورد «کنجکاوی ادما نسبت به همدیگه» یه چیزی بنویسم.الان خوابم میاد و گشنمم هست!
هوس شیرینی خامه ای کردم واقعا…
ولی به جاش چوب شور میخورم و عصر یخبندان میبینم..
دیگه خلاصه همین.
شب بخیر.