یه حس جالبی دارم! غم و شادیِ توأمان.یه جوریه..یعنی نه خبلی خوشحالم و نه خیلی ناراحت. یعنی ناراحتیه جوری نیست که اذیتم کنه..نمیدونم چطوری بگم!
…..
یه نی نوازیِ سولو پیدا کردم که باعث میشه دلم بخواد نی بزنم. :)))))
…..
نمیشد یه کم بیشتر عمر میکردیم تا همه ی کارا و چیزایی که میخوایم رو امتحان کنیم؟ :(
…..
دامنِ سماعم یک ماهه همونطوری آویزونه توی کمدم و من حتی فرصت نمیکنم خودم توی خونه چرخ بزنم..چه برسه به این که کلاس برم :(
…..
اون دو نفر رفتن لرستان و یه جای خوشگل کمپ کردن.
دلم سفر میخواد.کمپ قبلی به دلم نچسبید.
…..
دلم برای نسیم جون نقطه شده.نقطه ی خیلی کم رنگی که داره محو میشه.
تنها بدیِ زندگی بزرگسالی اینه که مثل قبلنا وقت آزاد نداری.درواقع همش مجبوری وقت بسازی برای چیزایی که دوست داری که این یکم قضیه رو سخت میکنه.وگرنه همه چیش خوبه ^^
…..
اشپزی کردنِ امشب خیلی کیف داد.
….
همین.